لبیک به حسین


در زندگی کنونی چگونه به حسین لبیک بگویم؟

به راستی حسین که بود و مکتبش چه بود؟ زمانی که به محرم نزدیک می‌شویم، از خود می‌پرسیم فلسفه عزاداری چیست؟ چرا ما سیاه به تن می‌کنیم و به خیابانها می‌رویم و با این گونه نمادها حضور خود را اعلام میداریم، و بعد از ده روز دوباره به حالت اولیه باز می‌گردیم و از خدا عمری دوباره می‌خواهیم برای شرکت در مراسم عزاداری سال بعد...آیا مکتب حسین که فلسفه ای بسیار عمیق و قابل تامل دارد، پس از این ده روز تمام می‌شود، آیا من به عنوان یک انسان توانستم به شعوری بالاتر از خود برای زنده نگه داشتن مکتبش لبیک بگویم، چگونه از عقاید و مکتب حسین دفاع کنم؟

فریاد کشیدن و یا حسین گفتن قدم بسیار بسیار کوچکی است، که لبیک ما را به گوش مالکان حق و جهانیان می‌رساند، و این خوب است، لبیک حقیقی زمانی است که ما با انسان‌گونه زندگی کردن از مکتبی که پیامبر برایش زحمات فراوان کشید و بعد فرزندانش برای نگه داشتنش خون دل خوردند و از همه چیز خود گذشتند، دفاع کنیم و زنده نگه داریم، زنده نگه داشتن این مکتب، طیف گسترده ای از اعمال ما را در بر می‌گیرد  ضایع کردن حق یعنی چه؟ آیا ما حاضریم برای رسیدن به خواستهای خود از دروغ گفتن بگذریم، آیا حاضریم به خاطر منافع شخصی خود از رشوه دادن، تهمت زدن، پشت پا زدن به دیگران، گرفتن نوبت دیگران، آزار همسایه با ایجاد سر و صدا، پارتی بازی کردن، فحاشی رانندگان به همدیگر وقتی که حقوق همدیگرا را ضایع می‌کنند، اسراف در مصرف آب و هر آن چه برای رفع حاجاتمان استفاده می‌کنیم، نادیده گرفتن نعمتهایی که ارزان در اختیارمان قرار گرفته و دایم لب به شکایت باز می‌کنیم و به حق خود قانع نیستیم، زیاده خواهی‌هایمان، استفاده از روابط به جای ضوابط، رعایت نکردن قوانین رانندگی چه راننده، چه عابر پیاده، نگاهی تمسخر آلود، غضب آلود، تفاخر آلود که دلی را برنجاند، بگذریم..... و آیا پیام ضایع نکردن حقوق دیگران که همانا حق الناس است، در مکتب حسین و قیامش وجود ندارد، در مکتب حسین جنگ بین حق و باطل اتفاق افتاد و حسین با گذشتن از جان خود و خانواده اش قیامش را به گوش جهانیان رسانید و به جهانیان ثابت کرد برای اینکه انسانی زندگی کنیم نمی‌توانیم از حق بگذریم. آیا عناوینی را که در بالا ذکر کردیم تضییع حق نیست،

اما نقش من انسان بعد ازهزار و اندی سال در مکتب حسین چیست، من در زندگی کنونی اگر جزئی از این اجتماع باشم، علاوه بر این که با آگاهی رسانی پیام حسین را به گوش دیگری می‌رسانم، با پیروی و عمل به قوانین انسانی به حسین و خاندانش لبیک می‌گویم، که یکی از پیامهای حسین، حق الله، حق النفس، و حق الناس بود که اگر این سه عبارت را عمیق و گسترده باز کنیم می‌بینیم همه چیز را در برمی‌گیرد ظلم به خدا نکنیم: هر آن چه که خدا به ما بخشیده درست مصرف کنیم که بهترین شکرگزاریست، حقوق جامعه هر آن چه که در آن است از انسانها گرفته و هر چیزی در رابطه با زندگی ماست را  (ضایع نکنیم)، ظلم به خود نکنیم: دروغ گفتن، تهمت زدن، غیبت کردن، پرخوری کردن، افراط و تفریط و...ظلم به خود است، به راستی صبح که از خواب بیدار می‌شوییم آگاه باشیم چقدر توانسته ایم حقی را ضایع نکنیم.

چگونه به حسین لبیک بگوییم؟

عزاداری نمادی است که به واسطه ی آن پیامی‌را به گوش جهانیان برسانیم و ذهنها را به حرکت واداریم که، کسانی که نمی‌دانید، بدانید حسینی بود که با گذشت از خود و خانواده اش مکتبش را زنده نگه داشت تا مبادا حقی ضایع شود، گریه کردن و عزاداری بخشی از این پیام رسانی است مابقی آن چیست، دانستن مکتب حسین و عمل به آن .، پس بیایید به هر دو گونه به حسین لبیک بگوییم سینه بزنیم، یا حسین بگوییم، اما اعمال لحظه به لحظه ی مان حسین‌گونه باشد و انسان زندگی کنیم و  اشرف مخلوقات بشویم...